اگر احساس غم و اندوه تنهایی رهایتان نمیکند، این مطلب را بخوانید
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۹۳۴۴۸
حتی قبل از اینکه احساس تنهایی و مشکلات روحی و روانی در دوران همهگیری کوید-۱۹ بهشدت افزایش یابد، تحقیقات نشان میداد که درصد بالایی از افراد احساس تنهایی میکنند. تنهایی طولانیمدت، وجودتان را از نظر احساسی تهی میکند؛ تا جایی که زندگی را تیرهوتار و بیهوده میبینید. این وضعیت در نهایت مشکلات جسمی همچون بدندرد، اختلال خواب و ضعف در سیستم ایمنی بدن به وجود میآورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته این تنهایی را با تنهایی اجتماعی اشتباه نگیرید. شما ممکن است از دیگران و جامعه دور باشید، اما احساس تنهایی نکنید و برعکس ممکن است کنار دیگران باشید، اما احساس تنهایی کنید. در واقع تنهایی زمانی رخ میدهد که از تنهابودنتان ناراحت و خسته هستید، اما تنهایی اجتماعی فقط شرایطی است که در آن با افراد دیگر اجتماع تعامل منظم ندارید.
وقتی احساس میکنید نمیتوانید از احساس اندوه و غم تنهایی بگریزید، روشهای زیر را امتحان کنید:۱. بازتعریف تنهایی
تنهایی زمانی حس میشود که نیازتان در تعامل اجتماعی و ارتباط با دیگران تامین نشود. افراد متفاوت نیازهای تعاملی متفاوتی دارند و اگر آن تامین نشود، احساس تنهایی میکنند. مثلا:
* اگر عادت دارید بیشتر شبهای هفته را با دوستان و عزیزان خود بگذرانید، شبهایی که کنار آنها نیستید، احساس تنهایی میکنید. اما اگر به تنهایی اجتماعی عادت دارید، یک شب در هفته هم کنار دوستانتان باشید، نیازتان به تعامل را برطرف میکند.
* اگر ارتباط خوبی با همسرتان یا افراد خانوادهتان نداشته باشید، حتی زمانی که کنار یکدیگر هستید، باز هم احساس تنهایی میکنید.
بیشتر مردم برای اینکه احساس شادی کنند به روابط و دوستیهای نزدیک نیاز دارند. اما بنا به گفته محققان، کمی تنهایی و انزوا هم مهم است؛ چراکه فرد فرصت کشف خود، تفکر خلاق و خودآگاهی مییابد که در نهایت از اضطراب و افسردگیهای فرد میکاهد.
۲. قدردانی از داشتهها
وقتی احساس تنهایی میکنید، توجه به موارد مثبت زندگیتان مشکل میشود، اما اگر هر روز زمانی را به این کار اختصاص دهید و بابت هر چیزی که در حال حاضر دارید قدردان باشید، احساستان بهتر خواهد شد. برگهای بردارید و هر چیزی را که به خاطر داشتنشان خوشحال هستید، یادداشت کنید. بنا بر بررسیهای محققان، قدردانی روزانه از موارد مثبت زندگی، از احساس تنهایی، بهویژه در بزرگسالان مسنتر میکاهد.
۳. شکستن سکوت خانه
اگر چه موسیقی یا صداهای دیگر از احساس تنهایی کم نمیکند، اما کمی آرامبخش و تسلیدهنده است. صدا در پرکردن فضای زندگی و افکارتان نقش دارد و جلوی احساس شدید تنهایی را میگیرد.
* بنا بر بررسیها موسیقی حال روحی فرد را بهبود میبخشد و کتابهای صوتی حواس او را از افکار ناراحتکننده به طور موقت منحرف میکنند.
* شنیدن یک برنامه محبوب رادیویی یا تماشای سریال مورد علاقه، نهتنها سکوت خانه را میشکند، بلکه احساس خوبی را هم به شما میدهد.
۴. تماس با دوستان
حتی اگر به طور مرتب با خانواده یا دوستانتان در رفتوآمد نیستید، باز هم میتوانید ارتباطتان را با آنها حفظ کنید. در بررسیها مشخص شده که تعاملات مجازی، مانند تماسهای تلفنی یا اینترنتی هم به اندازه رفتوآمد و تعامل نزدیک داشتن با دیگران، از احساس تنهایی میکاهد. حتی یک تماس تلفنی ۱۰ دقیقهای با نزدیکان و دوستان خود، تاثیر بسزایی در رهایی از احساس تنهایی دارد.
۵. بالابردن کیفیت تعامل
بررسیها نشان داده صرفا کنار گروه بسیاری از افراد بودن، حس تنهایی را از بین نمیبرد و حتی بودن در محیطی بسیار شلوغ احساس تنهایی را بیشتر میکند. در واقع کیفیت تعاملهایتان مهمتر از کمیت آنهاست. مثلا ممکن است در جمع زیادی از افراد احساس تنهایی کنید، اما هنگام وقتگذرانی با دوست صمیمی خود احساسی از آرامش داشته باشید؛ بنابراین به کیفیت تعاملهایتان باید بیش از کمیت آنها توجه کنید.
۶. وقتگذرانی بیرون از خانه
تغییر محیط، حواستان را از درد تنهایی منحرف میکند. بیرونآمدن از خانه باعث میشود با افراد دیگری آشنا شوید و یادتان بیاید که در این دنیا تنها نیستید. همچنین در طبیعت وقتگذراندن موجب احساس آرامش و بهبود حال روحیتان میشود.
۷. بیان احساسات
وقتی به احساسات واقعیتان توجه نکرده و آنها را تایید نمیکنید، شدید و مهارنشدنیتر میشوند؛ بنابراین آن احساسات را بیان کنید تا از قدرتشان کم شود. مثلا وقتی به دوست صمیمیتان بگویید که احساس تنهایی میکنید، بهتر میتوانید از حمایت عاطفی او بهرهمند و از حس تنهایی رها شوید.
۸. توجه به جنبه خلاق خود
انجامدادن کارهای خلاقانه همچون هنر، موسیقی یا نوشتن، سلامت روح و روان را بهبود میبخشد. اگر با انجامدادن یکی از این کارها احساس خوبی پیدا میکنید، پس یکی از این هنرهای خلاقانه را دنبال کنید تا از احساس تنهایی رها شوید. این نوع فعالیتها به شما احساس رضایت میدهد و البته چالش تکمیل یک کار هنری، احساس تنهایی و اندوه ناشی از آن را از بین میبرد.
۹. وقتگذرانی با حیوانات
حیوانات ممکن است نتوانند صحبت کنند، اما همراههای بسیار خوبی هستند. حضور یک موجود دیگر در خانه به شما آرامش میدهد و اضطراب و کلافگی را از شما دور میکند. بررسیها نشان داده است، افرادی که حیوان خانگی دارند، از نظر روحی و همچنین جسمی حال خوبی دارند.
۱۰. محدودکردن شبکههای اجتماعی
اگرچه شبکههای اجتماعی روشی خوشایند برای حفظ ارتباط با دوستان و عزیزان است، این شبکهها بیشتر مواقع موجب احساس تنهایی در افراد میشوند. وقتی در خانه تنها هستید و دیگران را در شبکههای اجتماعی میبینید، کنار همسران یا دیگر اعضای خانواده خود وقت میگذرانند، ممکن است بهشدت احساس تنهایی کنید. مردم معمولا تصویر کاملی از زندگیهای خود نمیگذارند و فقط لحظات شاد خود را با دیگران به اشتراک میگذارند و این به احساس تنهاییتان اضافه میکند؛ بنابراین گشتوگذار در این شبکهها را محدود کنید.
۱۱. توجه به فعالیتهای مورد علاقه
گاهی احساس تنهایی آنقدر ذهنتان را به خود مشغول میکند که نمیتوانید به چیز دیگری، حتی کارهایی که شادتان میکنند، فکر کنید. مراقب باشید سرگرمیها و فعالیتهایی را که سرگرمتان میکنند و از آنها لذت میبرید، فراموش نکنید. از این تفریحها میتوان به برنامههای ورزشی یا تماشای برنامههای مورد علاقه یا رفتن به طبیعت یا یادگیری مهارتی که همیشه آن را میخواستید بیاموزید اشاره کرد.
۱۲. تسلیدادن به خود
هر زمان که بهشدت احساس تنهایی کردید، فورا به خودتان یادآوری کنید این احساس موقتی است و قرار نیست همیشه اندوهگین باشید. در ضمن به خودتان بگویید، هر کس دیگر هم ممکن است احساس تنهایی کند و تنها شما در این شرایط نیستید. با این گفتگوی درونی میتوانید خودتان را تسلی دهید.
۱۳. مراجعه به مشاور
دائما احساس تنهاییکردن موجب ناامیدی و بیپناهی در فرد میشود. اگر نتوانستید این احساس مخرب را مهار کنید، حتما از یک مشاور کمک بگیرید.
منبع: خبرآنلاین
منبع: فرارو
کلیدواژه: طرز تهیه احساس تنهایی می کنید احساس تنهایی بررسی ها شبکه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۹۳۴۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیومرث صابری؛ چگونه «گلآقا» و بعد «گلآقای ملت ایران» شد؟/ "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق"؛ ناراستی که راست تلقی شد!
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امروز 11 اردیبهشت بیستمین سالگرد خاموشی کیومرث صابری فومنی است؛ نام ماندگار طنز در ایران بعد از انقلاب 57 که از حسن اعتماد رهبران جمهوری اسلامی به خود و سابقه دوستی با شهید رجایی بهره برد و در فضای جنگ جسارت کرد و با حمایت سید محمود دعایی ستون «دو کلمه حرف حساب» را در روزنامه اطلاعات به راه انداخت و بعد از چند سال در ادامۀ آن مجلۀ «گل آقا» را منتشر کرد که برای خیلیها یادآور دوران «توفیق» بود.
نسل تازه شاید نداند کیومرث صابری فومنی (که بر خلاف خیلیهای دیگر نام شهرستان زادگاه را حذف نمیکرد و کامل میآورد) چه نقشی بر جای گذاشت و در تمام دهۀ 70 یکی از تأثیرگذارترین چهره های فرهنگی و مطبوعاتی بود و از خشکی و زُمُختی و عبوسیِ سیاست در دهۀ 60 هم میکاست چه رسد به دهۀ 70 که حال و هوا تغییر کرده بود.
روزنامۀ اطلاعات نزد برخی به عنوان روزنامهای خنثی شناخته میشد و میشود اما همین روزنامه کارهایی کرده کارستان که از هر کسی برنمیآمده و یکی هم ستون «دو کلمه حرف حساب» با محتوای طنز در این روزنامه است. آن هم در چه سالی؟ 23 دی 1363 بود. در گرماگرم جنگ که روزنامهها و خود سیاست عبوس بود و رابطۀ مردم با طنز در برنامه "صبح جمعه با شما"ی رادیو خلاصه میشد و شوخی با گوشت 75 تومانی (75 تا تک تومان و نه 75000 یا 500 هزار تومان!) و کمی دیگر از این دست؛ پس از اتفاقات سال 60 همه دست به عصا شده بودند.
«دو کلمه حرف حساب» یک اتفاق بزرگ در تاریخ مطبوعات بعد از انقلاب است که طنز ژورنالیستی و مکتوب را احیا کرد و اگر سابقۀ نویسندۀ آن در دوستی با شهید رجایی چه در دبیرستان کمال و چه دوران وزارت آموزش و پرورش و نخستوزیری و ریاست جمهوری او و بعد هم دوران کوتاهی در دورۀ ریاست جمهوری آیتالله خامنهای نبود این امکان هرگز فراهم نمیآمد و نقش مرحوم سید محمود دعایی هم از این نظر ستودنی است.
او ستونهای روزنامه را به نویسندگان منتقدی داد که با اصل انقلاب و نظام مشکل نداشتند هر چند که در صفحات لایی نویسندگانی چون سعیدی سیرجانی و باستانی پاریزی یا اسلامی ندوشن و چهرههای کلاسیک دیگر نیز مینوشتند.
از آن پس تا روزنامۀ اطلاعات را میخریدیم اول و قبل از آن که کاملا باز کنیم گوشه سمت راست صفحۀ 3 را کنار میزدیم تا ببینیم "دو کلمه حرف حساب" دارد یا نه و گاه در همان حالت میخواندیم. مثل حالا نبود که در گوشی تلفن همراه به هر سو سرک بکشی و تازه در این روزگار هم نویسندگان صاحب سبک همچنان متفاوتاند.
کیهان هم البته بعدها یک ستون را در صفحۀ ماقبل آخر به طنزنویسی داد که ارزش کار صابری را بیشتر نشان میداد و گویا نویسندۀ آنها وفاداری خود را به طرقی دیگر نشان داده بود و البته دلی نمیربود.
این که در اوج جنگ و در روزنامهای که سرپرست آن را امام خمینی تعیین کرده طنز سیاسی بنویسی کاری نبود که از هر که برآید ولی صابری فومنی انجام داد و «گل آقا» فراتر از آن که خاطره توفیق را زنده می کرد یادآور امضای دهخدای بزرگ بود: "دخو" در دورانی که «چرند و پرند» را در روزنامۀ "صوراسرافیل" مینوشت.
خیلیها نمیدانستند نام اصلی «گلآقا» چیست و لو هم نمیداد مگر مواقعی که در همان ستون جدی مینوشت و لوگو نداشت اما مشخص شد که او کیست.
با این حال تصویری از او منتشر نمیشد و فراموش نمیکنم که اول بار وقتی در یکی از جلسات ماهانۀ خانۀ عمویم او را از نزدیک دیدم مدام آن جثۀ کوچک با ظاهر غیر حزباللهی و ریش تراشیده و با لهجۀ گیلکی را ورانداز میکردم و نمیتوانستم باور کنم گلآقا هم او باشد و بعدتر که به خاطر فعالیتی که در کار گل و گیاه داشتم به خانۀ او بالای پل صدر در خیابان شریعتی رفتم او را صمیمیتر هم یافتم و وقتی دانست نه به اندازۀ او اما اهل ادبیات هم هستم حرفهامان بیشتر گل انداخت خاصه درست در یکی از روزهای عید نوروز 1368 که هر دو از خبر استعفا یا برکناری آیتالله منتظری شوکه شده بودیم و کار به سخن گفتن از سیاست هم کشید و با این که 24 سالی بزرگتر بود اختلاف سنی زیادی حس نمیکردم. از گل و گیاه و فضای سبز به شعر و ادبیات تا مطبوعات و روزنامهنگاری و البته سیاست و انطباق تصویر گلآقایی که در نوشتهها میشناختم با آن کاراکتر ذهن مرا درگیر کرده بود.
گلآقا اما بیش از آن که یادآور آن ستون باشد به خاطر «مجلۀ گلآقا» بر سر زبانها افتاد. نشریه ای با حال و هوای "توفیق" که 6 سال بعد از راهاندازی آن ستون و اول آبان 1369 با شمارگان صد هزار نسخه به قیمت 15 تومان روی دکه رفت و به سرعت به فروش رسید و به چاپ دوم و شاید سوم رسید و تجدید چاپ شد. صابری البته مجله را با همکاری مرتضی فرجیان راه انداخت اما چنان با صابری شناخته میشد که پایان همکاری آن دو چندان که تصور میشد سر و صدا نکرد. هر چند به خاطره ای تلخ بدل شد و برخی معتقدند در حق مرحوم فرجیان جفا شد.
غم بزرگ زندگی او البته از دست دادن فرزند جوان خود -آرش- در سانحۀ رانندگی بود و نمی دانم چرا بزرگان ادبی ما که به سوگ فرزند نشسته اند کم نیستند. با این حال همین که ذوق او در پی این سوگ مرد افکن نخشکید و دوباره نوشت، کاری ساده نبود و حالا زندگی او بیش از پیش «پوپک» بود که برای روشن نگاه داشتن چراغ گل آقا پس از پدر کوشید اما او هم یک جا متوقف کرد چون زمانه، دیگر شده بود.
گلآقا در تمام دهۀ 70 نشریهای مهم و خواندنی و تأثیرگذار بود که مطالب آن نقل میشد و از توقیفهای 1379 نیز جان به در برد اما دو سال بعد در دوم آبان 1381 و در دوازدهمین سالگرد تولد مجله خود صابری تصمیم به توقف انتشار گرفت و این بار امضای نوشتۀ او نه گلآقا بود نه شاغلام و نه غضنفر (شخصیتهایی که خلق کرده بود تا نمایندگان تیپهای مختلف اجتماعی باشند) بلکه امضا کرد: صابری فومنی. یعنی پایان و خداحافظ!
او هیچگاه دلیل توقف انتشار نشریهای را که به یک نهاد تبدیل شده بود اعلام نکرد اما همان موقع برخی حدس زدند پس از دوم خرداد 76 و در پی ظهور طنزنویسانی چون سید ابراهیم نبوی ذائقۀ مردم تغییر کرده بود و نه میتوانست مانند آنها باشد و نه شکل گذشته مخاطبان را سیراب می کرد ولی دلیل اصلی چیز دیگری بود. این که انتظار داشت نه تنها تحمل شود بلکه او را قدر بدانند که توجه مردم را به داخل جلب کرده ولی حاکمیت و سلیقه ها چندان دوپاره شده بود که اعتماد سابق به او هم زایل شده بود.
انکار نمیکرد که ایفای نقش سوپاپ برای جلوگیری از انفجار اجتماعی بد نیست ولی وقتی آدمی با مشخصات سعید مرتضوی به جان مطبوعات افتاده بود نه میشد با او در افتاد و نه نادیدهاش گرفت و ادامۀ انتشار عملا ممکن نبود. اگر از نهادهای غیر دولتی انتقاد میکرد چه بسا سراغ او میآمدند و اگر از خاتمی با اقتدارگرایان همسو میشد. در این فضا گویا حسن حبیبی که حامی و در عین حال سوژۀ گلآقا بود توصیه کرد فتیله را پایین بکشد.
این احتمال هم جدی است که وقتی شنید به سرطان مبتلاست نمیتوانست ادامه دهد و کمتر از دوسال بعد درگذشت. جالب این که مشهورترین جمله دربارۀ گلآقا سخنی است که هرگز نگفت و ننوشت: "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق!"
در آستانۀ دوم خرداد 1376 این شایعه به شکلی بسیار گسترده پیچید که گلآقا نوشته "بنویسید خاتمی بخوانید ناطق" یعنی قرار نیست آرا درست شمرده شود حال آن که چنین جملهای را ننوشته بود اما ضربالمثل و به گلآقا منتسب شد.
در دوران "دو کلمه حرف حساب" روزنامۀ اطلاعات و بعد از آن که رهبران نهضت آزادی را افراد مسلحی ربودند و گویا شبه تیربارانی دروغین به قصد ترساندن برای آنان ترتیب دادند این خبر در رسانه ها قابل نقل نبود و از اینترنت و کانال تلگرامی و شبکۀ ماهوارهای هم البته خبری نبود اما گلآقا در قالب طنز نوشت که "شاغلام پیشنهاد داد دسته جمعی به بهشتزهرا برویم و زیارت اهل قبور کنیم و گفتیم: نه! خطرناک است. مگر نشنیدهای که میزنند؟ شاغلام پاسخ میدهد ولی ما پنج نفریم در حالی که آنها 9 نفر بودند. گل آقا هم میگوید: درست است ولی آنها اول میزنند بعد میشمرند!"
از ویژگیهای صابری این بود که نثری بسیار فاخر داشت و با ادبیات کلاسیک و معاصر نیک آشنا بود و بیشک برخی از نوشتههای او در کتابهای درسی به عنوان نمونۀ نثر پیراسته قابل درج و تدریس است اگر ذوقی مانده باشد. کافی است اشاره شود که وجه ادبی منحصر به خود صابری هم نبود.تا جایی که ابوالفضل زرویی نصرآباد یکی از بالیدگان گل آقاست که او هم ناباورانه چشم از جهان بست و از بیشتر ویژگیهای صابری برخوردار بود و راز توقف انتشار گل آقا را هم او فاش کرد وقتی صابری رفته و خود نیز با مرگ دست و پنجه نرم می کرد.
الگوی اصلی گلآقا اما نه توفیقها که علی اکبرخان دهخدا بود. مشروطهخواه، اهل ادبیات، نویسنده، ملی، روزنامهنگار و البته فرهنگنویس و صابری فومنی فرصتی برای انجام این آخری پیدا نکرد.
از خاطرات قابل توجه کیومرث صابری یکی این بود که چند ماه مانده به درگذشت امام خمینی همراه با مرحوم دعایی به دیدار رهبر فقید انقلاب میرود. در حالی که بعد از قبول قطعنامه 598 و تعبیر جام زهر تمام دیدارهای عمومی امام لغو شده بود و به خاطر آن و نیز بیماری سرحال نبود و صابری میگوید بسیار خسته و حتی افسرده به نظر میرسید و نگاهمان نمیکرد و دعایی گفت: پس ما برویم چون شما نگاه مان هم نمیکنید ولی آقا! این آقا گلآقاست ها و تا امام نام او را شنید نگاهی کرد و لبخند زد و خندید.
آدمهایی چون کیومرث صابری فومنی در گذر زمان بیشتر شناخته میشوند و در این 20 سال عیار او روشنتر شده است و نثر او همچنان گواه است. نثری که جا دارد در کتاب های درسی بیاید بلکه دانش آموزان هم از این همه ملولی کتاب های درسی به درآیند.
---------------------
* طرح نمایه از هادی حیدری کارتونیست برجستۀ مطبوعات که خود از دست پروردگان و همکاران گل آقا بوده و در این 20 سال هیچ گاه از یاد او فرونکاسته.